Posts

Es werden Posts vom Juni, 2021 angezeigt.

بنزین وعمومآ اعتراضاتی هر چند وقت یکبار به عللی متفاوت

  در سال ۱۳۸۸ مردم ایران در واکنش به خبرهایی مبنی بر تقلب در انتخابات، ماه‌ها تظاهرات کردند. برای مردم ایران صندوق رای یکی از معدود جاهایی بود که می‌توانستند با رفتن به پای آن نارضایتی خود را اعلام کرده و صدای خواسته‌های خود را به گوش مسئولان برسانند. تصور دست‌درازی رژیم به آخرین راه بیان عقایدشان منجر شد مردم ایران واکنش شدیدی از خود نشان دهند. ناآرامی‌های اخیر که بر بستر اعتراضات ناشی از گرانی سال ۱۳۹۶ شکل گرفته است، گسترده‌تر، عمیق‌تر و از نظر جغرافیایی فراگیرتر به نظر می‌رسند. در سال ۱۳۸۸ شعار اصلی معترضان “رای من کجاست؟” بود، اما این‌بار شعار “مرگ بر خامنه‌ای” به گوش می‌رسد که نشان دهنده سیر تحول نارضایتی‌ها در ایران است. این صرفاً برداشت من نیست. رژیم هم کاملا نگرانی‌اش را از وضعیت نشان داده است. روز یکشنبه، مقام‌های حکومت ایران دسترسی کاربران ایرانی به اینترنت جهانی را قطع کردند و نیروهای امنیتی به روی معترضان آتش گشودند. رهبر ایران ، آیت‌الله علی خامنه‌ای در توییتی با مضمون ” مسئولین حفظ امنیت کشور به وظایفشان عمل کنند” به صورت علنی به سرکوب‌ها چراغ سبز نشان داد و مجوز هر

رئیسی قتل‌ عام درسال 1367 ورئیس جهمور 1400

 شماری از فعالان مدنی و کنشگران مدافع حقوق بشر ایران خواستار محاکمه ابراهیم رئیسی به اتهام "جنایت علیه بشریت" شده‌اند. آن‌ها به نقش رئیسی در "کمیته مرگ" اشاره کرده و جای او را در زندان و نه در کاخ ریاست جمهوری دانسته‌اند. در همین رابطه، شماری از مدافعان حقوق بشر با اتکا بر اظهارات نهادهای بین‌المللی خواستار محاکمه رئیسی در یک دادگاه مستقل بین‌المللی شده‌اند. ابراهیم رئیسی در ریاست قوه قضاییه اقدام به نقض خشن حقوق اساسی مردم کرده و در کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ نقش فعالی داشته است. ابراهیم رئیسی یکی از چهار عضو "کمیته مرگ" بوده و به فرمان این کمیته هزاران زندانی که مشغول گذراندن حکمشان بودند، در تابستان سال ۶۷ اعدام شدند. این کنشگران مدنی گفته‌اند که پیروزی رئیسی در انتخابات روز جمعه و پس از آنکه حتی رقبای محافظه‌کار او نیز رد صلاحیت شده‌اند، امری بسیار محتمل بوده و از این رو تاکید کرده‌اند که رئیسی باید از سوی مقامات قضایی جهان به علت جنایاتی که مرتکب شده محاکمه شود و نه اینکه زمام امور ایران را برعهده گیرد. رئیسی از دیروز تا امروز صعود سیاسی

آزار و سرکوب مدافعان حقوق زنان در ایران

  مدافعان حقوق بشر یکی از گروه هایی از زنان هستند که به طور مستمر با خشونت حمایت شده از سوی دولت مواجه هستند. رژیم ایران در سالهای اخیر سرکوب زنان را شدت بخشیده است. رژیم مدافعان حقوق بشر را تهدید امنیت ملی محسوب می کنند. بنابراین، هیچ قانون ملی یا سیاستی برای حفاظت از مدافعان حقوق بشر وجود خارجی ندارد و حقوق مصرح در بیانیه جهانی حقوق بشر رعایت نمی شوند. دهها زن مدافع حقوق بشر به خاطر فعالیت مشروع خود سرکوب و تحت پیگیرد قرار می گیرند. مدافعان حقوق بشر در معرض شکنجه قرار دارند از جمله اعدام های مصنوعی، ضرب و شتم، محرومیت از خواب و انکار دسترسی به مراقبت های پزشکی کافی، دستگیری خودسرانه و بازداشت به دنبال محاکمه های غیرعادلانه، پراکنده شدن خشونت بار در تظاهرات های مسالمت آمیز، ممنوعیت از سفر و آزار خانواده های مدافعان حقوق بشر از جمله فرزندان شان. در بهمن ماه ۹۸ فاش شد که محافظان محیط زیست نیلوفر بیانی و سپیده کاشانی به شدت تحت شکنجه روانی و فیزیکی قرار داشته و به لحاظ جنسی مورد آزار قرار گرفتند. بازجویان تلاش داشتند آنها را وادار کنند اعترافات دروغین برعلیه خودشان مرقوم کنند. ماری م

انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران و مردم

 انتخابات ریاست جمهوری در ایران و مردم "مردم" واژه‌ای است که مسئولان در رسانه‌ها زیاد تکرار می‌کنند و وقت انتخابات و رفتن پای صندوق رای بیش از هر زمانی شنیده می‌شود. این واژه برای حکمرانان بسیار آشناتر از هر واژه‌ای است اما جایگاه و اهمیت"مردم" در چشم حاکمان بستگی به سیستم حکمرانی هر نظامی دارد. در ایران "ملت غیور"، "فهیم"،"آگاه"، "مسلمان"، "دشمن شناس"،"نجیب"، "همیشه در صحنه"،" قدرشناس" و ... از جمله صفت‌ها و پسوندهایی است که برحسب نیاز حکومت به نام "مردم" می‌چسبد و در بیش از چهار دهه از عمر جمهوری اسلامی، بیشتر زمانی پای مردم به میان آمده که حاکمیت خواسته مردم را برای حمایت از حکومت به خیابان‌ها بکشاند یا خواسته مردم پای صندوق‌های رای بروند و نظام را تائید کنند و اگر اعتراضی هم مثل اعتراض‌های آبانماه سال ۹۸ و دی‌ماه ۹۶ رخ داده از نظر حکومت این مردم نیستند که معترض‌اند بلکه "عده‌ای فریب خورده"، "دشمن"، "اشرار" و این دست کسانی هستند که دست به اعتر

بهائیان در ایران ومشکلات وموانع

 «افوس»، روستایی در اصفهان ،به لهجه خاص ساکنانش مشهور بود و اینکه جمع‌های مکسر در زبان فارسی مانند «شهدا» را به کار نمی‌بردند و می‌گفتند «شهید‌ها». وقتی هم می‌خواستند کسی را به خانه شان دعوت کنند می‌گفتند، «بریمتون خونَه». دیگر شهرت خاص این روستا که اینک شهره شده اما وجود بهائیانی بود که در سالهای ابتدایی انقلاب اعدام شده و یا مجبور به ترک روستا شده بودند. اکثر مردم روستا‌ها و شهرهای اطراف اما تصوری درباره آئین بهایی نداشتند و سرنوشت این بهائیان برای آنان شبیه به افسانه شده بود. برخی می‌گفتند که نیروهای سپاه پاسداران این بهائیان را زنده، زنده «در آهک دفن کرده‌اند» و عده‌ای دیگر می‌گفتند آنان در مراسم‌هایی خاص روشنایی ها را خاموش و «زن‌هایشان را عوض می‌کردند». در ذهن کودکانی به سن و سال من تنها تصویری مبهم و افسانه وار از بهائیت نقش بسته بود. آن دسته از بهائیان این روستا که زنده مانده بودند به اصفهان مهاجرت کردند، تا شاید در شهری بزرگ کمتر در چشم باشند و زندگی کنند. خانواده من هم سال‌ها بعد در شهرکی در نجف آباد به نام ویلا شهر زندگی می‌کردند. شهرکی که تعدادی از بهائیان، تعدادی از مها

نگاهی به‌ آخرين وضعیت اعتصاب غذای 11زندانی درزندان های مختلف ایران

  طی روزها و هفته های اخیر دستکم ۱۱ زندانی و شهروند بازداشت شده در زندان های مختلف کشور، در اعتراض به برخوردهای سلیقه ای و فراقانونی مسئولان و همچنین عدم رسیدگی به مطالباتشان دست به اعتصاب غذا زده اند. بسیاری از زندانیان در ایران به عنوان آخرین راه برای رسیدن به خواسته‌هایشان دست به اعتصاب غذای اعتراضی می‌زنند. خالد پیرزاده، محمد ترکمانی، ایرج حاتمی، فرزاد سامانی، رضا تالشیان جلودارزاده، ابوالفضل غسالی، ویان محمدی، حسین هاشمی، محمدعلی عموری، مختار آلبوشوکه و قاسم سنجری از جمله این زندانیان هستند. در گزارش پیش رو به وضعیت کنونی اعتصاب این زندانیان پرداخته شده                                                                        مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، هم اکنون دستکم ۱۱ زندانی در اعتراض به عدم رسیدگی به مطالباتشان در زندان های مختلف کشور در اعتصاب غذا به سر می برند.  با ذکر اسامی به شرح وضعیت کنونی و وضعیت اعتصاب این افراد پرداخته شده است.  خالد پیرزاده، زندانی سیاسی محبوس در زندان تهران بزرگ از صبح روز دوشنبه ۱۰ خردادماه، دست به  اعتصاب غذا زد . آقای پیرزاده طی یادداشتی به شرح

کودکان کار و وضعیت آن در ايران

 بطور قطع می‌توان گفت پدیده کودکان خیابان، پدیده‌ای فراگیر، و هشدار دهنده است و مسئله کودکان کار خیابانی از پیچیده‌ترین مسائل اجتماعی در ایران است. به همین سبب، موضوع کودکان خیابانی یکی از مظاهر دردناک نابرابری در جامعه بشمار می‌آیند، امری که نه تنها در ۴۰ سال گذشته هرگز بطور جدی و ریشه‌ای به آن پرداخته نشده بلکه با تشدید فقر و فشار اقتصادی بر خانواده‌ها و گسترش اعتیاد و فساد خانمانسوز هرچه گسترد‌ه‌تر شده است. اگرچه وجود کودکان کار در ایران یک سابقه قدیمی دارد که ریشه در فقر و نابرابری اجتماعی ناشی از حکومتهای فاسد و غارتگر طی بیش از ۷۰ سال گذشته بوده اما از زمان روی کار آمدن حکومت ولایت فقیه این پدیده به شکل بسیار دردناک و فزاینده‌ای گسترش پیدا کرده است. حکومتی که بنیانگذار آن علم اقتصاد را نفی کرده و آن را متعلق به خر می‌دانست ـ خمینی:‌ «اقتصاد مال خر است» -، طبیعی است که در ادامه مسیر خود جامعه را به چنان ورطه‌ای از سقوط و نابسامانی می‌کشاند که خانواده‌ها مجبور شوند برای نجات از گرسنگی، حتی فرزندان خود را بفروشند. اما این حکومت و نظامی که بر پایه سرکوب و مداخلات منطقه‌ای و جنگ