کودکان کار و وضعیت آن در ايران

 بطور قطع می‌توان گفت پدیده کودکان خیابان، پدیده‌ای فراگیر، و هشدار دهنده است و مسئله کودکان کار خیابانی از پیچیده‌ترین مسائل اجتماعی در ایران است. به همین سبب، موضوع کودکان خیابانی یکی از مظاهر دردناک نابرابری در جامعه بشمار می‌آیند، امری که نه تنها در ۴۰ سال گذشته هرگز بطور جدی و ریشه‌ای به آن پرداخته نشده بلکه با تشدید فقر و فشار اقتصادی بر خانواده‌ها و گسترش اعتیاد و فساد خانمانسوز هرچه گسترد‌ه‌تر شده است. اگرچه وجود کودکان کار در ایران یک سابقه قدیمی دارد که ریشه در فقر و نابرابری اجتماعی ناشی از حکومتهای فاسد و غارتگر طی بیش از ۷۰ سال گذشته بوده اما از زمان روی کار آمدن حکومت ولایت فقیه این پدیده به شکل بسیار دردناک و فزاینده‌ای گسترش پیدا کرده است. حکومتی که بنیانگذار آن علم اقتصاد را نفی کرده و آن را متعلق به خر می‌دانست ـ خمینی:‌ «اقتصاد مال خر است» -، طبیعی است که در ادامه مسیر خود جامعه را به چنان ورطه‌ای از سقوط و نابسامانی می‌کشاند که خانواده‌ها مجبور شوند برای نجات از گرسنگی، حتی فرزندان خود را بفروشند. اما این حکومت و نظامی که بر پایه سرکوب و مداخلات منطقه‌ای و جنگ برپا شده و جنگ و کشتار برایش نعمت است – خمینی: «جنگ نعمت است» و جانشینانش به این هم بسنده نکرده و برای پیش‌برد اهداف خود که هزینه های سرسام آوری می‌خواهد به اشکال مختلف با مداخله در کشورهای منطقه و صرف هزینه‌های کلان از جیب مردم جامعه را هر چه بیشتر به قهقرا می‌کشانند. باندهای مافیایی که دست در دست باندها و جناح‌های حکومتی دارند نیز در این میان با بهره‌کشی هر چه بیشتر از کودکان محروم و بکارگیری آنها با حداقل حقوق، سودهای میلیاردی به جیب می‌زنند. متاسفانه بسیاری از خانوده های محروم به علت مشکلات معیشتی و فقر فزاینده، کودکان خود را وارد بازار کار می‌کنند. یافته‌ها نشان می‌دهد که کسب درآمد برای کمک به معاش خانواده، علت اصلی کار کودکان در خیابان است در واقع خیلی صریح باید گفت که این کودکان کار می‌کنند تا خود و خانواده‌شان زنده بمانند و مشکل اصلی تامین غذا و تلاش برای زنده ماندن است. پدیده دلخراش «کودکان کار» در ایران وابسته و همزاد «فقر» است. فاصله فاحش طبقاتی در جامعه ایران و تلنبار شدن ثروت کشور در دست تنها ۲درصد از جامعه که همان حاکمان و وابستگان به آنها هستند و همچنین فاصله زیاد حداقل دستمزد با سبد معیشت خانوار و عارضه بیکاری، سبب می‌شود تا خانواده‌های این کودکان به دلیل ناتوانی در تامین معیشت مجبور باشند کودکان‌شان را به میان خیابان‌ها و انبوه خطرات و عوارض ناشی از آن بسپارند. با یک نگاه به خیابانهای شهرها کودکانی مشاهده می‌شوند که بجای حضور در مدرسه و کلاسهای درس و یا در آغوش گرم خانواده، در خیابانها و بدنبال انجام هر کاری هستند که با کسب درآمدی ولو اندک خرج و یا کمک خرجی برای خانواده گرسنه خود تامین کنند. معمولا کار این کودکان به دستفروشی در متروها و خیابان‌ها یا زباله‌گردی، و یا بارکشی بر شانه‌های نحیف و کوچکشان خلاصه می شود. زدن واکس، فروش دستمال یا کشیدن گاری‌های بزرگ در خیابان‌ها و کوچه‌ها از اینسو به آنسو، کاری است که جان این غنچه‌های ناشکفته را به دست توفان بلایا می‌سپارد. کودکانی نیز هستند که در کارگاه‌های کوچک و ثبت ناشده کار می‌کنند و گاه بسیار بیشتر از دیگر همنوعان خود در معرض رفتارهای مخرب کارفرما یا خشونت فیزیکی و جنسی یا بیماری‌های ارتوپدی قرار می‌گیرند. اگرچه دولت هرگز یک آمار دقیق و کارشناسانه از تعداد کودکان کار اعلام نکرده است و سعی در پوشاندن آمار واقعی دارد اما سازمان‌های غیر دولتی و فعال در حوزه کودکان کار آمار کودکان کار در ایران را بین ۳ تا ۷ میلیون عنوان کرده‌اند. بکارگیری بی‌رحمانه کودکان اولین قربانیان شرایط اقتصادی و فقر افسار گسیخته کودکان کار در معرض شکل‌های گوناگون بهره‌کشی هستند، از کار در خیابان‌های شلوغ و پردود و خطر تا مزارع کشاورزی و کارگاه‌های ناشناخته و غیرقانونی. جامعه با سیمای این کودکان به خوبی آشناست: بسیاری از آنها در شهرهای بزرگ به خودروها نزدیک می‌شوند، به مسافران گل و فال و آدامس می‌فروشند، اسپند دود می‌کنند، شیشه ماشین را می‌شویند یا به سادگی دست گدایی دراز می‌کنند. اولین قربانیان مشکلات اقتصادی موجود در جامعه ایران که ناشی از یک نظام فاسد و چپاولگر است کودکانی است که در اقشار ضعیف جامعه زندگی می کنند. کودکان دراین خانواده‌ها در شرایط اضطراری و بحرانی تحمیل شده به خانواده هایشان و در یک اجبار دردناک مجبور به ترک تحصیل و در نهایت جذب در بازار کار می‌شوند. در بسیاری موارد نیز کودکان خانواده‌های محروم بخصوص خانواده‌هایی که در دام فقر و اعتیاد گرفتار شده اند تبدیل به کالایی برای فروش می‌شوند. آمار ۱۹ میلیونی حاشیه‌نشینان، وجود سه هزار منطقه حاشیه‌نشین در کشور و روند رو به افزایش ورود کـودکان به مشاغلی همچون زباله‌گردی و کولبری، همه و همه نشان دهنده آن است که فقر به شکلی دردناک، در حال گسترش و قربانی گرفتن است. بحران اقتصادی و کاهش شدید سطح معیشتی طبقات فرودست، حتی خردسالان را نیز به بازار کار کشانده است

Kommentare

Beliebte Posts aus diesem Blog

رئیسی قتل‌ عام درسال 1367 ورئیس جهمور 1400

تسخیر زاینده رود

اعتراضات اخیر در ایران و تطابق آن با قوانین موضوعه