آبان وآموزه های آن
فاخته عقیم اصطلاحی رایج بود در میان روشنفکران شیلیایی در دوران پینوشه و اشاره داشت به روشنفکرانی که آماده بودند در باره هر چیز کوچک و بزرگ در سراسر گیتی بنویسند و موضع گیری کنند اما زمانی که پای مسایل شیلی در میان بود سکوت میکردند. ویژگی فاخته عقیم این بود که نه صدای خوبی داشت و نه تخم میگذاشت. سکوت برخی نسبت به آنچه در آبان رخ داد آنها را بی شباهت به فاخته عقیم نمیکند. ما اخلاقا محکوم به سخن گفتن درباره آبان هستیم . ابهام زیادی درباره آنچه در آبان 98 در خیابانها رخ داد وجود ندارد. 🔺 اعتراضات آبان از چند ویژگیها برخوردار بود که آن را نسبت به اعتراضات قبل و بعد از آن متمایز میکند. اهم این ویژگیها عبارت اند از: 1-«گستردگی»: اعتراضات آبان ۹۸ بیش از ۱۰۰ شهر را در برگرفت که بیسابقه بود
ث-2 تنوع طبقاتی: شواهد و قرائن نشان میدهد معترضان از «وضعیت اقتصادی و اجتماعی» متنوعی برخوردار بودند. به طور کلی آنها شامل ترکیبی از گروههای فقیر و کمدرآمد حاشیه شهرها و بخشی از طبقه متوسط شهری بودند. بخشی از طبقه متوسط شهری درپی تورم وکاهش قدرت خرید و درآمد، و همچنین نابرابریهای فزاینده با هدف کاهش هزینه مسکن به حاشیه شهرها مهاجرت کرد و در این اعتراضات نقش فعال داشت 3- «ترکیب سنی» : معترضان آبان ۹۸ بسیار جوان بودند. برآورد دقیقی در این زمینه در دسترس نیست اما اگر بنا را بر میانگین سنی بازداشتشدگان قرار دهیم، متوجه ترکیب سنی بسیار جوانی میشویم که البته پیش از این در اعتراضات سال ۹۶ نیز شاهد حضور این ترکیب جوان بودیم 4- مواضع تهاجمی: برخلاف مواضع و رفتار انفعالی معترضان در اعتراضات گذشته معترضان آبان رویکردی تهاجمی و البته خشونت پرهیز داشتند و با مداخله نیروهای سرکوب به سادگی میدان را واگذار نمیکردند 5- سرکوب حداکثری: اگر چه در مورد تعداد کشتهشدگان اعتراضات آبان ۹۸ (از حدود ۲۰۰ نفر تا بیش از هزار نفر) اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد، اما همگی نشان دهنده شدت برخورد نسبت به معترضان در مقایسه با گذشته است.6- اولویت اعتراض به اقتصاد: «سوگیری به شدت اقتصادی اعتراضات» آبان ۹۸ که با موضوع افزایش قیمت بنزین آغاز شد و در ادامه ابعاد سیاسی نیز پیدا کرد بسیار حائز اهمیت است. اگر در اعتراضاتی مانند جنبش سبز، وجه سیاسی برجسته بود، در این اعتراضات تا حد زیادی مسائل اقتصادی، عامل وقوع اعتراضات است و تداوم آن بود▪️ در این مختصر امکان سخن گفتن درباره همه این ویژگیها ممکن نیست. بنابراین فقط به اختصار یکی از مهمترین ویژگیهای اعتراضات یعنی ترکیب سنی معترضان توضیح داده میشود. این ویژگی از آن جهت اهمیت دارد که در آینده نیز سهم مهمی در تحولات و اعتراضات خواهد داشت
حداقل از دهه ۷۰ به این سو جنبش جوانان به موازات جنبش اصلاحات و پس از آن جنبش سبز سهم و نقش ایفا کرده است. در سال ۸۸ اگرچه نوعی اعتراض بین نسلی وجود داشت و تنوع سنی زیادی را شاهد بودیم اما جوانان نیز حضور جدی داشتند. از سال ۹۶ به اینسو، جوانان حضور جدیتری در اعتراضات داشتهاند. در اعتراضات دی ۹۸ ، واقعه سرنگونی هواپیمای اوکراینی و اعتراضات خوزستان حضور جوانان بسیار موثرتر شده است 🔺جنبش جوانان گونهای از جنبشهای اجتماعی عام محسوب میشود. جنبشی که در ابتدا نگاه مثبتی به آن وجود نداشت، و حتی از 1960 تا 1980 نقش مؤثری برای این جنبشها در گذار به دموکرسی قائل نبودند، اما از 1980 به بعد دیدگاههای مثبتی به خود جلب کرد .جنبشهای عام «تلاشهایی هماهنگ»، «دارای جهتی عام» و «با آهستگی» است که با «تأمل» به سمت جلو حرکت میکند؛ و این روند باعث میشود که «طولانیمدت و متداوم» باشد. این جنبش معمولاً «رهبری شناختهشده» ندارد و تجلی یک «اعتراض» یا ترسیم کلی نوعی «موجودیت آرمانشهری» در قالب ادبیاتی متنوع اما فاقد تعریف دقیق است. زمینة شکلگیری جنبشهای عام «تغییرات تدریجی و فراگیر در ارزشهای جوانان» است
جنبش جوانان را میتوان بیانگر تلاشهای آگاهانة بخشی از جوانان جامعه به منظور مقاومت در برابر نظم اجتماعی دانست، جوانانی که تحت تأثیر تحولات فرهنگی و ارزشی در جامعه و جهان، نگرشی جدید به حقوق شهروندی و امتیازات سیاسی و اجتماعی خود به دست آوردهاند برای رسیدن به آرمانشهر خود تلاش میکنند. بنابراین میتوان ادعا کرد زمانی که نهادهای سنتی در برآوردن نیازهای مشروع و رو به رشد جامعه با مشکل مواجه شوند، و گروهی از جوانان منتقد از گرفتاریها و مشکلات مشترکشان آگاه گردند و احساس کنند که میتوانند اقداماتی در جهت کاهش آلام و مصیبتهایشان انجام دهند، جنبش جوانان شکل میگیرد. یکی از جنبشهای مبتنی بر پیشروی آرام که با جنبش زنان و دانشجویان همپوشانی دارد جنبش جوانان است . اگر جنبش جوانان را کنشگر مهم دورة انتقال و جوانان را واجد نگرشهای نو و تواناییهای عینی سرشار بدانیم، جنبش جوانان را میتوان عاملی پایدار و همیشگی در نوسازی و احیای جامعه دانست چرا که نسل جوان، برخلاف نسل بزرگسال که به سنتها اهمیت زیادی میدهد و معمولاً از حافظان نظم اجتماعی موجود به شمار میآید، واجد عقاید و نظرات جدید است
▪️در منازعاتی که بین طبقات مختلف و گروههای سیاسی گوناگون جامعه وجود دارد، جنبش جوانان به دلیل برخورداری از مطالبات فزایندة فرهنگی و سیاسی، با محافل فکری بهویژه روشنفکران پیوندی وثیق مییابد و میتواند بر معادلات فرهنگی و سیاسی جامعه تأثیرگذار باشد. در جنبشهای جوانان، دانشجویان و دانشآموزان به لحاظ ارتباط با روشنفکران و اعتبار بیشتر و امکان سرکوب سختتر محوریت بیشتری دارند. از سوی دیگر برجستگی عناصر و مؤلفههای فرهنگی و سیاسی در جنبشهای جوانان و حاکمیت عنصر «آگاهی» بر این جنبشها باعث گردیده در جنبشهای جوانان اکثر کشورها، چه در جوامع پیشرفته و چه در جوامع جهان سوم، دانشجویان و دانشآموزان محوریت داشته باشند. از آنجا که آنان ارتباط اندامواری با بخشهای فکری جامعه دارند، هم از غنای فکری مناسب و هم از اعتبار کافی برخوردارند.
🔺 جنبش جوانان معمولا ظرفیت آن را دارد تا موتور محرکة دیگر جنبش ها به ویژه جنبش دمکراتیک باشد. در همة جنبشهای جوانان، جوانانی از سایر اقشار و طبقات جامعه نیز حضور دارند. جوانان بیکار و جوانان خانواده های فقیراز جملة مهمترین گروههای جوانانی هستند که در شرایط خاص ممکن است به جنبش جوانان بپیوندند
▪️جوانان امروز جامعه ایران در مدارس نظام جمهوری اسلامی«آموزش» دیده اند. در این دوران به سبب عملکرد نظام آموزشی آنان به منتقدان قاطع وضع موجود تبدیل شده اند. این جوانان در «خانواده» خود با حقیقت زندگی روزمره آشنا شده اند و اغلب آنها در سالهای نوجوانی زندگی سختی را به همراه خانواده خود تجربه کرده اند. آشنایی جوانان با «اینترنت و فضای جهانی» نیز آنها را در نقد ایدئولوژی مستقر و وضع موجود تغذیه کرده و در چنین فضایی فهم آنها از سیاست و قدرت به لحاظ ذهنی و عینی شکل گرفته است. به همین دلیل انتظار میرود همان طور که در اعتراضات سالهای اخیر نقش موثر داشته اند در آینده نیز سهم بسزایی در تحولات داشته باشند
Kommentare
Kommentar veröffentlichen