اپوزیسیون ازجنس مسیح علینژاد
مسیح علینژاد، روزنامهنگار و فعال حقوق بشر، میگوید حکومت ایران در هدف خود برای «خفهکردن» صدای او و مردم موفق نخواهد شد و توطئه ربودن او منجر به «تغییر مسیر» او در زندگی و فعالیتهایش نخواهد شد. به گفته خانم علی نژاد، او در این دوران با همکاری پلیس آمریکا چند بار به خانههای امن رفته است و اقدامات پوششی که طبق توصیههای پلیس آمریکا را انجام داده است ولی باز ماموران اطلاعاتی جمهوری اسلامی محل سکونت او را پیدا کرده بودند. او با اشاره به اینکه اکنون مشخص شده که افراد دیگری در کشورهای مختلف هدف تیم اطلاعاتی جمهوری اسلامی بودهاند، حکومت ایران را مانند «یک ویروس» میداند و به کشورهای غربی میگوید که مذاکره با چنین کشوری، نه تنها بر علیه منافع مردم ایران که بر علیه منافع و امنیت ملی این کشورهاست. وزارت دادگستری آمریکا امروز در بیانیهای اعلام کرد یک تیم چهار نفره وابسته به دستگاه اطلاعاتی ایران تلاش کرده است که مسیح علینژاد را از نیویورک برباید ولی این برنامهریزی خنثی شده است. بر اساس این بیانیه، علیرضا شوارقی فراهانی، ۵۰ ساله، محمود خاضعین، ۴۲ ساله، کیا صادقی ۳۵ ساله و امید نوری ۴۵ سال همگی شهروند ایران متهم شدهاند که قصد داشتند با ربودن مسیح علینژاد٬ او را به ایران منتقل کنند تا در دادگاهی در ایران محاکمه شود. این چهار شهروند اکنون در ایران به سر میبرند ولی نیلوفر بهادری فر معروف به نلی بهادریفر که اکنون ساکن کالیفرنیا است به همدستی با این افراد متهم شده است. اتهام نیلوفر بهادری ارائه خدمات مالی به این افراد برای این توطئه اعلام شده است. او در حال حاضر حاضر با قرار وثیقه آزاد است. خانم علینژاد همچنین در بیانیهای که روز چهارشنبه، ۲۳ تیرماه، در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده است، اقدام دولت ایران را «تهدید آشکار علیه امنیت ملی آمریکا و همه روزنامهنگاران و مخالفان دیکتاتوری» دانسته و از دولتها و سازمانهای مدافع آزادی بیان خواسته است که «حساسیت بیشتری نسبت به امنیت روزنامهنگاران و فعالان مدنی» داشته باشند. مسیح علینژاد در بیانیه خود با اشاره به اینکه در طول هشت ماه گذشته در جریان این موضوع قرار گرفته بود، این اقدام را نشاندهنده بیتوجهی جمهوری اسلامی «مبانی حقوق بشر و رعایت هنجارهای بینالمللی» دانسته است و گفته است «حذف و ربودن مخالفان» دستورکار مداوم دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی بوده است. او با اشاره به تهدیدهای مکرر علیه «صدها روزنامهنگار و فعال مخالف» حکومت ایران در کشورهای مختلف جهان، گفته است: «چشم پوشی مداوم بر جنایتهای یک دیکتاتوری مذهبی و نظامی به آنها این جرات و جسارت را داده است که بدون نگرانی از پیامدهای این اقدامات، به تلاشهای خود برای سرکوب صدای مخالفان ادامه دهند». مسیح علینژاد، در سالهای گذشته کارزارهای مختلفی را در حمایت از حقوق زنان و در مخالفت با حجاب اجباری راهاندازی کرده است. پیش از این مأموران اطلاعاتی ایران تلاش کرده بودند تا مسیح علینژاد را به یک کشور ثالث بکشانند و از آنجا او را بربایند. مهرماه سال ۹۷ نیز روحالله زم، مدیر کانال تلگرامی آمد نیوز و فعال سیاسی منتقد جمهوری اسلامی، در عراق ربوده و به ایران تحویل داده شد که پس از مدتی اعدام شد. خبر ربوده شدن جمشید شارمهد، مسئول گروه تندر، در دبی و انتقال او به ایران نیز مردادماه گذشته منتشر شد. مسیح علینژاد در میان بخش بزرگی از افکار عمومی غرب و همچنین در میان بخشی از طبقه متوسط ایرانی خود را به عنوان مدافع حقوق بشر و آزادی و فعال خستگی ناپذیر حقوق زنان معرفی کرده است. مسیح علینژاد در جهان رسانه ای امروز یک "نشانه" است. نشانهای که علاوه بر ظاهر(دلالت آشکار) دارای دلالت ضمنی و پنهانی است و مخاطب با مشاهده تصویر او آن معانی را در ذهن خود مرور کرده و مورد تفسیر و قرائت قرار می دهد، این نشانه معناهای پنهانی مانند "حقوق زن، آزادی، نه به خشونت، حقوق بشر و ..." را به اذهان مخاطبان خود متبادر می کند. دستگاه وزارت خارجه آمریکا یا سایر مقامات قضایی آمریکا نه احمقند و نه بیکار که وقت خود را صرف پیگیری اخبار و حواشی یا دیدار با یک روزنامه نگار یا خبرنگار دست چندم ایرانی نمایند. آنها خوب می دانند تصویر وزیر خارجه امریکا در کنار علینژاد (یا افرادی از قبیل او) یک عکس ساده نیست. آنها می دانند با دفاع از علینژاد به بهانه تلاش برای ربودن او و یا ثبت عکس در کنار او، خود را در کنار مدافعان حقوق زنان، کودکان کار، رفع تبعیض و ... در کل در کنار مردم ایران قرار داده اند. مسیح علینژاد در این سالها با استفاده از نارضایتی اجتماعی موجود در جامعه ایران، کاسبی خود را پیش می برد. وی با استفاده از شبکه های مجازی و تلویزیون «صدای آمریکا» خود را مدافع حقوق زنان و محرومان معرفی می کند و خود را صاحب هر صدای اعتراض داخل ایران جا می زند. او - با کمک و همراهی رسانه های غربی و فارسی زبان خارج نشین - در حال جعل"زن در تاریخ ایران مدرن" است. آنچه در هیاهوی مبتذل و رسانه ای امثال علینژاد سانسور شده و نادیده گرفته می شود نقش زنان پیشرو و تحصیل کرده ای است که پس از انقلاب مشروطه مبارزه برای حقوق اجتماعی زنان ایرانی را با همه سختی ها و مشقات بر دوش داشته اند. علینژاد تلاش می کند به مخاطبان خود اینگونه القا کند که زن ایران در تاریکخانه سنت و تعصب اسیر است و حالا او همچون ناجی سوار بر اسب سفیدی از راه رسیده است و یک تنه به جنگ تمام این تبعیض ها و خشونت ها رفته است. چیزی که علینژاد باید بداند این است که اگر زن ایرانی امروز به حقوق خود آگاه شده و توان اعتراض پیدا کرده است، نه فعالیت های ضدمردمی و مضحک و دن کیشوت وار امثال او در قالب آزادی یواشکی و چهارشنبه های سفید، بلکه محصول کار مبارزان گمنامی است که در صد سال اخیر برای به مدرسه رفتن دختران تا مبارزه با خشونت علیه زنان رنج های فراوان کشیده اند. زن امروز ایرانی اگر توان دفاع از حقوق خود را دارد نه نتیجه کار روزنامه نگار دست چندمی مانند علینژاد، بلکه تاثیر نهادی به نام دانشگاه با تاریخ زیستهی هشتاد ساله است که باعث آگاهی بیشتر و حضور مؤثر زنان در عرصه اجتماعی شده است
Kommentare
Kommentar veröffentlichen