زندان شکنجه و سیستم معیوب قضایی معلول تفکر آیت الله خمینی
شیوه برخورد دستگاه قضایی ایران با حقوق بشر را میتوان همچنان برآمده از دیدگاههای آیتالله خمینی دانست. خمینی از سویی قدرتهای غربی را به استفاده ابزاری از حقوق بشر و برخورد گزینشی با آن متهم میکرد، و از سوی دیگر میگفت که تلقی غیردینی از این مفهوم نخواهد توانست حقوق بشر را تامین کند. هنوز هم مقامهای عالی جمهوری اسلامی در پاسخ به اتهامات حقوق بشری میگویند منتقدان صلاحیت ایراد گرفتن از ایران را ندارند، چرا که موارد مشابهی در عربستان، اسرائیل، آمریکا و دیگر کشورها نیز رخ میدهد. اما کارشناسان حقوق بشری متفقالقولند که برخورد دوگانه قدرتها با مساله حقوق بشر، یا نقض حقوق بشر در یک کشور، نمیتواند نقض آن را در کشوری دیگر توجیه کند. آنها با یادآوری اینکه ایران از معاهدات جهانی حقوق بشری خارج نشده، میگویند همه کشورها باید به این اسناد پایبند باشد. "دولتها هر وقت منافع اقتصادی در بین باشد بر حقوق بشر چشم میبندند، اما اینکه دولت های غربی بر نقض حقوق بشر در یک جایی چشم ببندند، مجوز نمیشود که ما تخطی کنیم." بسیاری از زندانیان سیاسی که هر دو دوران پهلوی و جمهوری اسلامی را تجربه کردند، گفتهاند که وضعیت زندانها در جمهوری اسلامی بدتر از دوران شاه بود "اگر کسی با جزییات برایتان شرح بدهد که چه طور شکنجه شده، چشمانش را بستند، بیخوابی به او دادند، و برایش صدای جیغ زنی را پخش کردند که به او گفته شد صدای زنش در حال تجاوز است، (این ماجرا مرتبط با ایران نیست)، اگر ماجراهای این چنینی بشنوید، آن موقع دیگر با هم مقایسه نمیکنید." "نمیتوانید بگویید آیا بیخوابی کشیدن بهتر است؟ یا شنیدن صدای همسرتان که به او تجاوز میشود؟ یا ۵۰ ضربه شلاق؟ آیا بهتر است که ۵۰ نفر رفتار تحقیرآمیزی ببینند که مشمول تعریف شکنجه نیست؟ یا آن که فقط سه نفر شکنجه شوند؟" "به محض اینکه بگویید ایران خیلی بد است، اما آمریکا هم بد است ولی نه خیلی بد، در همان لحظه به نظر میرسد که انگار میگویید شکنجه لزوما بد نیست." انتقاد از حکومتها و حمایت از حقوق قربانیان شکنجه، به معنی مبارزه برای سرنگونی یک حکومت و طرفداری از یک گروه سیاسی به خصوص نیست. آقای خمینی به جز انتقاد از گزینشی بودن برخورد قدرتهای غربی با حقوق بشر، خود این مفهوم را هم زیر سوال میبُرد. یکی از تبعات گسترده "اسلامی" شدن نظام قضایی ایران، دامن زنان را گرفت. شیرین عبادی پس از انقلاب مانند دیگر قاضیان زن، کرسی قضاوت را از دست داد و پس از مدتی خانهنشین شد، تا بیش از یک دهه بعد از انقلاب بتواند پروانه وکالت بگیرد. به جز محرومیت از قضاوت، زنان با اجباری شدن حجاب و تغییر قوانین خانواده نیز مواجه شدند. البته پیش از انقلاب نیز بخشی از قوانین برآمده از فقه اسلامی بودند. "قانون مدنی"، شامل اموری چون ازدواج، طلاق، ارث و تابعیت اسلامی بود، "اما در قانون مجازات عمومی شاه اثری از سنگسار، قطع اعضای بدن، تفاوت دیه زن و مرد و تفاوت مجازات مسلمان و غیرمسلمان" وجود نداشت. قوانین تبعیضآمیز علیه زنان در دوران پهلوی نیز وجود داشت، و در آن دوران نیز در پاسخ به اعتراضات گفته میشد این مسایل اولویت ندارد، و یا آنکه وضعیت را با دیگر کشورهای اسلامی مقایسه کنید. معتقد ایم این رویکرد از آنجا ناشی میشد که "هم حکومت تا حدی خودش باور داشت به مسایل مذهبی، مثل ماجرای اینکه شاه میگفت از اسب افتاده و حضرت ابوالفضل نجاتش داده. هم این که نمیخواست قشرهای مذهبی را برانگیخته کند." چهل سال پس از تغییر نظام سیاسی ایران و اجرای "عدالت اسلامی" در افکار عمومی سوالهایی جدی درباره عدالت دستگاه قضایی ایران مطرح است و حتی بخشهایی از قشرهای مذهبی هم اسلامی بودن آن را نمیپذیرند. ایران از کشورهایی است که بیشترین آمار اعدام در جهان را دارند. گزارشگران بدون مرز و نهادهای مشابه وضعیت آزادی بیان و مطبوعات در ایران جزو بدترین کشورها طبقهبندی میکنند. نهادهای خارجی و داخلی از فساد سیستماتیک در ایران میگویند و به نظر نمیرسد اعدامهای پرهیاهوی "سلطان" این کالا یا آن کالا کمکی به مهار آن کرده باشد. صدها تا هزاران نفر از مخالفان هر ساله به زندان میافتند و بسیاری از آنها با شکنجه و بدرفتاری مواجهند و به وکیل و دادرسی عادلانه دسترسی ندارند. وکلای دادگستری خود یکی از اهداف برخوردهای قضایی هستند و کسانی چون نسرین ستوده و عبدالفتاح سلطانی حبسهای طولانی گرفتهاند. بسیاری از زندانیان غیرسیاسی هم در شرایطی حتی بدتر نگهداری میشوند. در مقابل این تصور وجود دارد که وابستگان حکومت مصونیت دارند و یا با آنها برخوردی نمیشود، و یا اگر حکم زندانی بگیرند، مثل سعید مرتضوی و مهدی هاشمی (پسر اکبر هاشمی رفسنجانی) برخلاف سایر زندانیان سیاسی پیوسته از حق مرخصی برخوردارند. در ماجرای سعید طوسی، معلم قرآنی که به آزار جنسی کودکان تحت آموزشش متهم شد، این اتهام علیه قوه قضاییه مطرح شد که تحت تاثیر اعمال نفوذ بیرونی رای دادگاه اولیه را نقض و آقای طوسی را تبرئه کرده است. خود قوه قضاییه به پرداخت پاداش فراقانونی متهم شده و فاش شده است که بخشهایی از منابع مالی آن به "حساب شخصی" رئیس قوه واریز میشده است. فاضل لاریجانی در پاسخ به سعید مرتضوی که روش انتقال رشوه را می پرسید می گفت: "به نام یکی از اقوام ما آپارتمان را بخرد." چند سال پس از آن که ویدئوی فاضل لاریجانی منتشر شده که میگوید از نفوذ برادرش، صادق، رئیس قوه قضاییه، برای تامین منافع مالی استفاده خواهد کرد، هنوز نتیجه رسیدگی به پرونده او معلوم نیست. آقای رئیسی یکی از مقامهایی بود که در سال ۱۳۶۷ مستقیما در اعدام هزاران زندانی سیاسی و دفن آنها در گورهای جمعی نقش داشت، در اقدامی که آیتالله منتظری "بزرگترین جنایت تاریخ جمهوری اسلامی" نامید
Kommentare
Kommentar veröffentlichen