تن فروشی پدیده ای که قدمتی به درازای انقلاب اسلامی دارد
تورم، بیکاری و فقر از یک سو و ترویج فرهنگی که هیچ تناسبی با گذشته و تاریخ و فرهنگ این مردم ندارد از سوی دیگر، کار را به افزایش آمار زنان خیابانی و کاهش سن تنفروشی در کشور رسانده است.
شکی نیست در این حوزه هم تا زمانی که تقاضا وجود داشته باشد شاهد عرضه گسترده خواهیم بود. با اینکه تنفروشی در کنار خیابان غیرقانونی است، اما هر شب شاهد حضور زنان زیادی در کنار خیابانهای کددار شهر هستیم.
وجود زنان خیابانی قابل انکار نیست و نمیتوان چشم بر بودن اینگونه زنان بست. تن زنان خیابانی متقاضی دارد و همین امر باعث شده است که زنان به دلایل گوناگونی دست به تنفروشی بزنند. با افزایش فقر مالی و فقر فرهنگی، فحشا نیز افزایش مییابد و بازار عرضه و تقاضای تنفروشی هر روز رشد صعودی دارد.
فحشا تبعات وحشتناکی برای یک جامعه خواهد داشت که بزرگترین آن سلامتی روحی و جسمانی است که از چنین جامعهای رخت برمیبندد. قطعاً با نادیده گرفتن این واقعیت، مشکل حل نخواهد شد و ما شاهد فراگیر شدن آسیبهای اجتماعی آن خواهیم بود. تا چه زمانی مسئولین و سیاستمداران میخواهند این فاجعه اجتماعی را نادیده بگیرند و با تغافل خود، گمان کنند که همه چیز بر وفق مرادشان پیش میرود؟
در مورد تعداد زنان تن فروش در تهران یا کل کشور عدد و رقم دقیقی ندارم اما در سال 1398 پژوهشی را اساتید دانشگاه در شهر تهران انجام دادند که این پژوهش به سفارش وزارت بهداشت بود.
در این پژوهش به غیر از زنان تن فروش راجع به مشتریان آنها نیز بررسی هایی صورت گرفته است.تعداد زنان تن فروشی که در این ضپژوهش با آنها صحبت شده حدود 300 نفر است که این افراد عمدتاً از خیابان ها انتخاب شده اند و این گونه نبوده که به سراغ زنان بازداشت شده یا مراجعه کننده به یک مرکز حمایتی بروند.300 پرسشنامه در این تحقیق به همراه 75 مصاحبه عمیق تکمیل شد.
9 درصد زنان تن فروش نخستین بار با اجبار همسر به تن فروشی روی آورده اند
76 درصد زنان تن فروش سابقه فرار از منزل نداشتند. 23 درصد قبل از تن فروشی سابقه مصرف مواد مخدر داشتند. 12 درصد سابقه بازداشت و زندان داشتند. 7 درصد از آنها اعلام کردند که تن فروشی را اولین بار برای تهیه مواد آغاز کردند. 9 درصد اولین ضتن فروشی را با اجبار همسر و 18 درصد با اجبار والدین که عمدتاً پدر بود، آغاز کردند.
70 درصد زنان تن فروش کمتر از 5 سال بود که این کار را شروع کرده بودند.
مسئولیت تامین مخارج چند نفر مهمترین دلیل گرایش زنان به این کار بود و در رده های بعدی عواملی همچون سابقه بازداشت و جرم پدر، وضعیت تأهل، حضور در بین دوستان تن فروش قرار داشتند.
22 درصد شاغل بودند و 80 درصد عنوان کردند که قبل از تن فروشی هیچ شغلی نداشتند. 43 درصد بیکار و 15 درصد خانه دارد بودند.
22 درصد از زنانی که قبل از تن فروشی شاغل بودند در بخش های مختلفی بدین شرح مشغول به کار بودند:8 درصد کارمند اداری، 7 درصد منشی گری، 4 درصد فروشنده، 7 درصد آرایشگری، 5 درصد کارگری و 2 درصد کارسیاه و غیرقانونی که عمدتاً فروش مواد مخدر بود. زنانی که قبلاً شاغل بودند شغلشان به گونه ای نبوده است که درآمد کافی را برای اداره زندگی آنها تأمین کند.
اغلب آنها از سن 20 سالگی این کار را آغاز کرده بودند که بعد از 5 سال فعالیت در این کار در سن 25 سالگی قرار داشتند همچنین نخستین ازدواج دائم آنها بین سنین 15 تا 18 سال بود. 11 درصد ازدواج دائم، 42 درصد مجرد، 39 درصد مطلقه و 4 ضدرصد بیوه بودند.
6 درصد بیسواد و 14 درصد مدرک بالای دیپلم داشتند که این موضوع یک هشدار جدی است.
اکثر این زنان گفته بودند که مشتریان هوس باز آنها بین سنین 30 تا 50 سال هستند و نیمی از آنها متأهل هستند. 25 درصد مشتریان مجرد، اغلب دارای تحصیلات عالی و 80 درصد شاغل و جزو گروه های پردرآمد هستند.
روش جذب آنها در ابتدا از کنار خیابان بود اما پس از مدتی فعالیت 42 درصد از طریق روابط اجتماعی، 22 درصد کنار خیابان و 25 درصد از طریق تماس تلفنی مشتریان خود را جذب می کردند. بسیاری از مشتریان این زنان را به خانه می بردند زمانی که همسرشان خانه نبوده است.
تعداد مشتریان این زنان در طول هفته 9 نفر بود و عمده مشتریان از شمال و مرکز شهر بودند.
75 درصد این زنان درباره ایدز اطلاعاتی ندارند و 68 درصد مجردها و 75 درصد از مطلقه ها هرگز آزمایش ایدز نداده اند.
یکی از راهکارهای جدی در بسیاری از کشورها، مقابله با تقاضا است تا از روند صعودی رشد فحشا جلوگیری شود. در ایران با اینکه تنفروشی غیرقانونی است، ولی هر روز شاهد رشد این پدیده هستیم. شاید برای ما هم یکی از بهترین راههای برخورد با این آسیب اجتماعی، مجازات متقاضیان حوزه فحشا - همزمان با برنامهریزی برای درمان عرضهکنندگان - باشد
Kommentare
Kommentar veröffentlichen