تبعیض علیه زنان و مسئلهی از خودبیگانگی
یادداشت پیش رو تنها تلاشی برای تأکید بر نوع خاصی از بررسی تبعیضهای جنسیتی علیه زنان در محل کار و محیطهای شغلی است اگرچه این امکان بسیار ناچیز است که شما هر نوع تبعیضی علیه زنان را بربشمارید، اما از تبعیضهای سیستماتیک پدرسالارانه که در همهی عرصهها بر آنها جاری و روان است، سخنی نگویید، اما این قلم سعی دارد ضمن مفروض داشتن اینکه زمینهها و عوامل مختلف موجود در تبعیض بسته به میزان تأثیرگذاری و نسبتهای موجودش در هر سیستم کیفیت بازتولید آن را متفاوت میکنند، بر نوع خاصی از تبعیض تمرکز داشته باشد که با دو زمینهی کار و جنسیت رابطهی بیشتری دارد و از این رو در روششناسی تقریر این خطوط مدیون فیلسوفی چون مارکس است؛ یعنی برای روشنشدن نوع نگاه خود به مسئلهی تبعیض علیه زنان در محل کار از نحوهی دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی در بازتولید طبقات اقتصادی در نظام سرمایه گرتهبرداری میکند در ابتدا باید اشارهای گذرا به خوانش خاصی از تاریخ داشته باشیم که برای شکلگیری تفاوتها و تبعیضهای سیستماتیک بین زن و مرد به دورانی توجه میکند که انسان نیازمند نیروی کار و بنابراین وادار به تقسیم کار بین ا