جمهوری اسلامی ایران و طالبان

 بیش از سه سال است که رژیم جمهوری اسلامی و طالبان رابطه‌ای به‌ظاهر دوستانه برقرار کرده‌اند؛ رابطه‌ای که به سفر ملا عبدالغنی برادر، یکی از بنیانگذاران طالبان، از دوحه به تهران و ملاقات او با سران حکومتی در ایران در بهمن ۱۳۹۹ منتهی شد. مقامات افغانستان این رویداد را مصداق بارز همکاری سیاسی این گروه افراط‌گرای اسلامی با رژیم جمهوری اسلامی ایران توصیف کردند و گواهی بر ادعایشان مبنی بر حمایت تسلیحاتی سپاه پاسداران از این گروه افراط‌گرا؛ ادعایی که البته تا به امروز نتوانسته‌اند آن را اثبات کنند. برخلاف آن‌‌چه به نظر می‌رسد، رابطهٔ سیاسی جمهوری اسلامی ایران و طالبان می‌تواند همچون رابطهٔ سپاه قدس و گروه‌های افراط‌گرای وابسته به القاعده و نزدیک به طالبان در منطقهٔ اورامانات و کردستان ایران و عراق باشد؛ رابطه‌ای که در سال ۱۳۸۰ آغاز شد و در نهایت در سال ۱۳۸۸ به‌تدریج به یک تقابل نظامی بین ارگان‌های امنیتی و اطلاعاتی رژیم جمهوری اسلامی و این گروه‌های افراطی سلفی تبدیل شد و نهایتاً به بازداشت و اعدام صدها عضو گروه‌های وابسته به القاعده در استان‌های کردستان و آذربایجان غربی در سال‌های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۴ انجامید. با خروج نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا و متحدان اروپایی‌اش از افغانستان، طالبان بار دیگر مجال یافته تا ضمن بهره‌گیری از خلأ امنیتی پدیدآمدهٔ حاصل از آن و همچنین ضعف نیروهای اردوی ملی افغانستان به اشغال میزان قابل‌توجهی از ولایات و سرحدات افغانستان رو بیاورد تا جایی که اکنون بسیاری از مناطق هم‌مرز با ایران در ولایت فراه را به کنترل خود درآورده است. مقامات رژیم جمهوری اسلامی هنوز بر اهمیت خروج نیروهای نظامی خارجی از افغانستان پافشاری می‌کنند و حتی برخی از شخصیت‌های محافظه‌کار و تندرو و برخی از رسانه‌های حکومتی چون خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران و یا روزنامه‌ی کیهان که رئیس آن منصوب علی خامنه‌ای است، سعی در صلح‌طلب نشان دادن طالبان به مردم و به‌خصوص هواداران جمهوری اسلامی دارند، اما برخلاف آن‌چه انتظار می‌رفت، نیروهای مسلح ایران اعم از نیروی زمینی ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در روزهای گذشته در آماده‌باش کامل جهت مقابله با خطر ورود نیروهای طالبان از خاک افغانستان به ایران قرار گرفته‌اند. اعزام نیروهای نظامی ایران به مناطق مرزی استان خراسان جنوبی و مناطق هم‌مرز با ولایت فراه افغانستان نشانهٔ عدم اطمینان کامل رژیم جمهوری اسلامی به طالبان و شکننده بودن رابطهٔ بین آن‌هاست؛ رابطه‌ای که احتمال دارد در آینده‌ای نزدیک به یک رقابت جهت تسلط دو طرف بر بسیاری از مناطق افغانستان تبدیل شود؛ رقابتی که می‌تواند به یک جنگ خونین بین پیکارجویان طالبان و نیروهای نیابتی سپاه قدس چون لشکر فاطمیون در مناطقی چون ولایت هرات بینجامد. چگونه رابطهٔ طالبان و رژیم جمهوری اسلامی بهبود یافت؟ به دنبال کشتار دیپلمات‌های ایرانی توسط گروه طالبان در سال ۱۳۷۷(پس از بهبود روابط سیاسی رژیم تهران و طالبان، این گروه این مسئله را رد کرد)، نیروهای مسلح ایران برای یک جنگ تمام‌عیار و لشکرکشی به افغانستان آماده شد، اما به‌دستور علی خامنه‌ای، رهبر کل قوای رژیم جمهوری اسلامی، این جنگ هرگز آغاز نشد. با وجود این، نیروهای مسلح ایران توان رزمی خود را در شمال شرق کشور جهت رویارویی با طالبان افزایش دادند؛ مسئله‌ای که به تشکیل پایگاه پنجم رزمی هوانیروز ارتش مجهز به ۲۱ فروند هلیکوپتر هجومی، رزمی و شناسایی و همچنین پایگاه چهاردهم شکاری نیروی هوایی ارتش در فرودگاه بین‌المللی ارتش مجهز به دو اسکادران شکاری جنگنده‌های اف-5ئی و اف و میراژ اف.1 ئی کیو و بی کیو (Mirage F.1EQ/BQ) گردید. از سوی دیگر، سپاه قدس کمک‌های نظامی و تسلیحاتی‌اش به نیروهای ائتلاف شمال به رهبری احمد شاه مسعود را افزایش داد. در پی آغاز حمله نیروهای نظامی به رهبری آمریکا به طالبان در سال ۱۳۸۰، رژیم جمهوری اسلامی نیز به‌طور غیرعلنی و غیرمستقیم به این ائتلاف پیوست و حتی در جریان قیام هرات در ۲۱ آبان ۱۳۸۰ برابر با ۱۲ نوامبر ۲۰۰۱، واحدهایی از سپاه قدس به طور همزمان با نیروهای ویژه آمریکایی در شهر هرات حضور یافتند و به‌همراه نیروهای ائتلاف شمال علیه طالبان به پشتیبانی نظامی از مردم محلی جهت به کنترل گرفتن این شهر پرداختند. حتی پس از تهدید ایالات متحده آمریکا مبنی بر حمله نظامی به ایران به‌دنبال افشای برنامهٔ جنجال‌برانگیز و نظامی هسته‌ای‌اش، با وجود اتخاذ سیاست مدارا و غیرخصمانه از سوی رژیم جمهوری اسلامی در قبال گروه تروریستی القاعده، دشمنی با طالبان که مهم‌ترین متحد القاعده در افغانستان بود ادامه یافت. در ۱۵ خرداد ۱۳۹۶ برابر با ۵ ژوئن ۲۰۱۷، روابط دیپلماتیک عربستان سعودی، امارات متحده عربی و متحدین آن‌ها در منطقهٔ خاورمیانه با قطر قطع شد که دلیل آن حمایت دولت این کشور و سازمان اطلاعاتی آن از پیکارجویان مسلح و گروه‌های تروریستی وابسته به جریان افراط‌گرای اخوان المسلمین و ایجاد بحران‌های داخلی و امنیتی برای آن‌ها به‌خصوص در کشورهای لیبی و مصر بود. در نتیجهٔ آن، تحریم‌هایی از سوی همسایگان عرب قطر علیه این کشور وضع شد و رژیم جمهوری اسلامی را به یک متحد ناخواستهٔ این کشور در منطقهٔ خاورمیانه تبدیل کرد؛ متحدی که نیروهای نیابتی وابسته به سپاه قدس آن پیشتر در سوریه با گروه‌های پیکارجوی مسلح تحت حمایت قطر در نبرد بودند. دولت قطر به‌عنوان مهم‌ترین حامی سیاسی گروه افراط‌گرای طالبان از فرصت فراهم‌شده جهت بهبود روابط دفتر سیاسی طالبان و رژیم جمهوری اسلامی در سال ۱۳۹۷ استفاده کرد. در ابتدا مذاکراتی مخفی بین برخی مقامات وزارت خارجه رژیم جمهوری اسلامی صورت گرفت و سرانجام در دی ماه سال ۱۳۹۷، یک هیئت رسمی از طالبان به تهران سفر کرد و با برخی مقامات وزارت خارجه جمهوری اسلامی مذاکره کردند. پیش از آن، این هیئت با گروهی از مذاکره‌کنندگان عربستانی، اماراتی و آمریکایی دربارهٔ آن‌چه برنامهٔ صلح افغانستان نامیده می‌شد، در ابوظبی مذاکره کرده بودند. در سال ۱۳۹۹ روابط دفتر سیاسی طالبان و وزارت خارجه رژیم جمهوری اسلامی به بالاترین سطح خود رسید و ملا عبدالغنی برادر، یکی از بنیانگذاران طالبان در بهمن ماه آن سال به دعوت وزارت خارجه این رژیم به تهران سفر کرد و با محمدجواد ظریف و همچنین نمایندهٔ ویژهٔ ایران در امور افغانستان دیدار و در خصوص روند صلح در این کشور مذاکره کردند؛ دیداری که موجب رنجش دولت افغانستان از رژیم جمهوری اسلامی شد. خبر این مذاکرات را سخنگوی وزارت امور خارجه رژیم تهران در تاریخ ۷ بهمن ۱۳۹۹ رسانه‌ای کرد. اعزام نیروهای ارتش و سپاه به خراسان جنوبی جهت مقابله با تهدید طالبان پس از تسلط طالبان بر چند پست مرزی در غرب ولایت فراه در ۳۱ خرداد ۱۴۰۰، اعزام نیروهای واکنش سریع و زرهی ارتش و سپاه پاسداران از شهرهای تهران، نیشابور، زاهدان، تربت جام و شاهرود به بیرجند، بدون اطلاع‌رسانی عمومی در رسانه‌های حکومتی، از دوم تیر ۱۴۰۰ آغاز شد؛ نیروهایی که پس از آن در مناطق مرزی مستقر شدند تا در راستای مقابله با خطر نفوذ نیروهای طالبان به استان خراسان جنوبی به نیروهای مرزبانی یاری برسانند. اعزام این نیروها نشان‌دهندهٔ آن بود که برخلاف آن‌چه مقامات رژیم جمهوری اسلامی در ماه‌های گذشته ابراز کرده‌اند، از حملات طالبان به مناطق مرزی ایران واهمه دارند. نگرانی‌های امنیتی در مورد افزایش قدرت طالبان در افغانستان موجب تعطیلی کنسولگری ایران در مزار شریف در هفتهٔ گذشته نیز شد تا از تکرار فاجعه‌ای مشابهِ قتل دیپلمات‌های ایرانی در این محل به دست طالبان در ۱۷ مرداد ۱۳۷۷ جلوگیری شود. بر اساس تصاویر و فیلم‌های منتشرشده در فضای مجازی و همچنین اطلاعاتی که نگارنده از منابع نظامی در نیروی هوایی ارتش به دست آورده است، از دوم تا ۱۲ تیرماه، تیپ ۳۸ زرهی تربت‌ جام و تیپ ۱۵۸ تکاور واکنش سریع شاهرود از نیروی زمینی ارتش به همراه پایگاه پنجم رزمی هوانیروز (هواپیمایی نیروی زمینی) ارتش در مشهد، نیروهایشان شامل تانک‌های اصلی میدان نبرد تی-72اس1 و نفربرهای زرهی بی اِم پی-1، خودروهای سبک مسلح به تیربار، راکت‌انداز و اقلام دیگر نظامی را در کنار شماری از هلیکوپترهای هجومی بل 214آ اصفهان (Bell 214A Isfahan) و تهاجمی بل‌ای اِچ-1جِی اینترنشنال کبرا (Bell AH-1J International Cobra) به بیرجند اعزام کرده‌اند. همچنین نیروی هوایی ارتش تا به امروز چهار فروند جنگنده اف-5ئی و اف خود را از پایگاه مقدم هوایی شهید حبیبی مشهد به پایگاه دوازدهم شکاری واقع در روستای خور در غرب بیرجند منتقل کرده است از سوی دیگر، نیروی زمینی سپاه نیز از دوم تیرماه شماری از نیروها و تجهیزات زرهی‌اش را به بیرجند منتقل کرده است که شامل نفربرهای زرهی بی ام پی-2 و تانک‌های اصلی میدان نبرد تی-72اِم1 از گردان‌های نور و نازعات تیپ ۲۱ مستقل زرهی امام رضا مستقر در شهر نیشابور است. همچنین یک فیلم منتشرشده در فضای مجازی در تاریخ هشتم تیر، اعزام گروهی از خودروهای حامل مراکز کنترل و هدایت پهپادهای شناسایی نیروی هوافضای سپاه از شهر تهران به سمت استان خراسان جنوبی را نشان می‌داد. قصد نیروی زمینی سپاه از پهپادهای شناسایی چون مهاجر ۴ و پهپادهای رزمی/شناسایی چون مهاجر ۶ مراقبت از مرزها و پشتیبانی از یگان‌های زرهی و پیاده‌اش در مناطق مرزی است. گروه افراط‌گرای طالبان همچون بسیاری از گروه‌ها و سازمان‌های تروریستی اسلام‌گرا فاقد انسجام سیاسی است و حتی در برخی موارد سیاست و عملکرد اتخاذشده توسط پیکارجویان آن مستقر در خاک افغانستان با عملکرد رهبران سیاسی آن مستقر در دوحه، پایتخت قطر، در مغایرت کامل قرار داشته است؛ امری که این گروه را غیر قابل ‌اعتماد و در بسیاری از موارد غیر قابل‌ پیش‌بینی می‌کند. در حال حاضر، این گروه تروریستی از به کار بردن خشونت در قبال نیروهای تسلیم‌شدهٔ ارتش ملی افغانستان خودداری می‌کند و سعی در نمایش چهره‌ای به‌ظاهر سازشکار از خود دارد، اما به نظر نمی‌رسد پس از خروج کامل نیروهای آمریکایی و متحدان‌شان از افغانستان، پیکارجویان طالبان این رویه را ادامه دهند. پیش‌بینی می‌شود که پس از خروج کامل نیروهای نظامی خارجی از افغانستان، طالبان دست به اتخاذ سیاست‌هایی به‌شدت تهاجمی علیه دولت مرکزی و نیروهای مسلح افغانستان بزند و با استفاده از حملات تروریستی و همچنین شکنجه و اعدام اسرا و روا داشتن قوانین سخت شریعت اسلامی در مناطق تحت سلطه‌اش، جهت حمله و تسلط بر شهرهایی چون کابل و هرات با استفاده از تجهیزات نظامی به‌غنیمت گرفته‌شده از ارتش افغانستان آماده شود. در چنین شرایطی احتمال مداخلهٔ نظامی کشورهای خارجی ازجمله ایران دور از انتظار نخواهد بود. این احتمال وجود دارد که نیروهای مسلح ایران با ایجاد منطقه‌ای حائل در مناطق مرزی غرب افغانستان و همچنین نیروهای نیابتی سپاه قدس چون لشکر فاطمیون و زینبیون با تسلط بر هرات برای این منظور مورد استفاده رژیم تهران قرار بگیرند

Kommentare

Beliebte Posts aus diesem Blog

رئیسی قتل‌ عام درسال 1367 ورئیس جهمور 1400

تسخیر زاینده رود

اعتراضات اخیر در ایران و تطابق آن با قوانین موضوعه