Posts

Es werden Posts vom Mai, 2021 angezeigt.

بابک خرمدین و پدری دارای بیماری مزمن روانی

  جنایاتی که اکبر خرمدین مرتکب شده، جامعه را به شدت تکان داده و افکار عمومی را ملتهب کرده است. این که فردی سالمند فرزندانش را به همراه دامادش در فاصله یک دهه به قتل برساند و بعد اعلام کند که به هیچ وجه احساس پشیمانی ندارد، مسئله عادی و هر روزه تلقی نمی شود. سئوالی که این روزها در فکر بسیاری از مردم می چرخد این است که چه اتفاقی در ذهن اکبر خرمدین افتاده که او را از مردی مبادی آداب و اهل تفکر و مطالعه تبدیل به قاتلی بی رحم کرده است. اقدامات اکبر خرمدین در روزهای اخیر بسیار پرسروصدا شده است. با وجودی که اخیرا روانپزشکی قانونی اعلام کرده هیچ اظهارنظری درباره سلامت روان او به صورت رسمی نداشته ولی بازپرس ویژه قتل گفته بود او بنا به تشخیص اولیه روانپزشکان قانونی، در سلامت روانی تا حد ۹۵ درصد به سر می برد. آیا می توان پذیرفت این فرد از لحاظ روانی سالم است؟ در ابتدا باید گفت هرگونه اظهارنظر درست و صحیح را باید از سوی روانشناسان و روانپزشکانی مطرح شود که طبیعتا باید به قاضی پرونده این اظهارنظر قانونی را بگویند ولی به نظر می رسد از میان آنچه در اخبار خوانده و شنیده ایم و به خصوص از سخنانی که

وضعیت زندانیان سیاسی در ایران

حکومت جمهوری اسلامی بر اساس ایدئولوژی بنا شده و سردمداران این رژیم خود را نماینده خدا و ولی امر مسلمین در زمین می دانند به همین دلیل آنها در برابر مردم نه مسئولند و نه پاسخگو بلکه مردم را ملزم به اطاعت محض و بی چون و چرا اوامر خود می‌دانند . آنها در حالی که باید به فکر مشکلات و بحران‌های روز افزون اقتصادی ، اجتماعی، فقر و فلاکت و بیکاری جوانان تحصیل کرده وکمبود دارو و امکانات پزشکی ، که به شکل یک فاجعه دامنگیر مردم ستم دیده ی ایران است باشند تمام توجه و تمرکز خود را متوجه برخورد با مخالفین و منتقدین کرده و ثروت‌های مردم را صرف تغذیه‌ی دستگاه‌های سرکوبگر و جلاد خود می‌کنند. تا بتوانند چند صباحی بیشتر حفظ قدرت کنند و زندان‌های جمهوری اسلامی مملو از فعالین سیاسی ،فعالین مدنی و روزنامه نگاران، وبلاک نویسان، دانشجویان، اساتید دانشگاه‌ها، معلمین، فیلم سازان و مدافعان حقوق بشر است . که عدەای از آنها محکوم به اعدام هستند و برخی دیگر هم به حبس‌های سنگینی محکوم شده اند و تحت وحشیانه‌ترین و شقاوتمندانه ترین شکنجه‌ها از سوی مأموران سرکوبگر رژیم قرار می‌گیرند و روزانه افرادی که در زیر شکنجه‌های بی

وضعیت زندانیان سیاسی در زندان‌های حکومت ایران

 بنا بر گزارشاتی که از زندانیان سیاسی محبوس در زندان‌های حکومت ولایت فقیه می‌رسد وضعیت این زندانیان اسفناک است. اخباری که در روزهای اخیر از وضعیت زندانیان سیاسی محبوس در زندان‌‌های حکومت ایران منتشر می‌شود حاکی از این واقعیت دردناک است که این زندانیان در وضعیت بسیار نامناسبی در زندان به سر می‌برند. #زندان قرچک ورامین از زندان قرچک ورامین خبر می‌رسد وضعیت بهداشتی در این زندان فاجعه‌بار است و زندانیان به دلیل عدم تفکیک جرائم از سوی زندانیان عادی که اجیر‌شده توسط مسئولان زندان هستند، به ضرب‌و‌شتم و قتل تهدید شده‌اند. زهرا صفایی، زهره سرو، گیتا حر، سمیرا هادیان، رها احمدی، مرجان داوری، پریزاد حمیدی شفق، مژگان اسکندری، افسانه جعفری پناه، مریم علی شاهی، گلرخ ابراهیمی ایرایی، فروغ تقی پور، پرستو معینی در این شمارند. شرایط فاجعه‌بار این زندان باعث شده تا بسیاری از زندانیان در این زندان اقدام به خودکشی کنند، در یک نمونه یک زن زندانی ۳۰ ساله به نام منیره بهرامی در اواخر تیر ۱۳۹۹ در این زندان با حلق‌آویز‌کردن خود با شال در مجموعه‌ بهداشتی این زندان، به زندگی خود پایان داد. #ابتلا زندانیان سی

همجنسگرائی در ایران

 بر اساس آمار تأييد شده‌، همجنس‌گرايان ۴ تا ۷ درصد جمعيت بشرى را تشکيل مى دهند. با این حساب، تعداد همجنس‌خواهان ايرانى می‌تواند حدود ۴ ميليون نفر باشد. آنها چگونه با محدوديت‌ها و پيشداورى‌ها کنار می‌آيند؟ همجنس‌خواه مطرود است وغير عادى نيست که چنين هويتى پوشيده بماند. پرسش اين است که در چنين بستر مذهبى، اجتماعى و فرهنگى، فرد همجنس‌گرا چگونه زندگى مى کند؟ چگونه با محدوديت‌ها و پيشداورى‌ها کنار می‌آيد؟ «اخبار حاکی از آن است که خيلى‌ها در مرز خودکشى يا از نظر روحى در حال از هم‌پاشيدگى‌اند. يکى از مشکلات روحى مهم، جدا از افسردگى آنها، احساس گناه شديد است. درون هر همجنس‌گراى ايرانى تضادهاى بسيارى وجود دارد. او نمی‌داند سالم است يا بيمار. نمی‌داند اين احساس يا غريزه‌اى که دارد، گناه است يا بيگناهى. بسيارى فکر مى کنند اين يک فانتزى بيمارگونه و زشت است. متأسفانه هيچ آگاهى و بسترسازى فرهنگى در اين زمينه درايران وجود ندارد. تفاوت بين بچه‌بازى و همجنس‌گرايى تعريف نشده و حتى بسيارى موارد هست که ترانس سکسوئل بودن با همجنس‌گرايى يکى گرفته می‌شود.» به راستى فرد همجنس‌خواه با توجه به وزن سنگين باور

کولبری در کردستان وسیله ای برای معاش يا ابزاری برای کشتار قومیت ها

  بنا به آمارهای گردآوری شده، در سال ۲۰۱۹ میلادی( ۱۱ دی‌ماه ۱۳۹۷ – ۹ دی‌ماه ۱۳۹۸) ۷۹ کولبر و کاسبکار کُرد توسط ماموران نظامی جمهوری اسلامی ایران یا بر اثر سوانح طبیعی و عدم امنیت در مسیرهای کولبری جان خود را از دست داده‌اند. همچنین طی این سال ۱۶۵ کولبر و کاسبکار دیگر مجروح و مصدوم شده‌اند. بر طبق این آمار ۵۷ نفر از این تعداد در نتیجه تیراندازی مستقیم ماموران نظامی و مرزبانی جمهوری اسلامی ایران کشته شده و ۲۲ نفر دیگر در جریان حوادثی همچون سقوط از ارتفاع، سرمازدگی، ریزش بهمن، تصادفات جاده‌ای در نتیجه تعقیب و گریز توسط نیروهای انتظامی و همچنین انفجار مین‌های پاکسازی نشده جان خود را از دست داده‌اند. سه کودک مریوانی به نام‌های اسماعیل ساوجی‌نژاد ۱۶ ساله (بر اثر شلیک مستقیم گلوله نیروهای نظامی) و آزاد خسروی ۱۷ ساله و فرهاد خسروی ۱۴ ساله (بر اثر سرمازدگی) از جمله کولبرانی هستند که در مناطق مرزی استان کردستان جان باختند. در رابطه با زخمی‌ها و مصدومان نیز، ۱۵۴ تن با شلیک مستقیم از طرف ماموران نظامی و مرزبانی جمهوری اسلامی ایران زخمی و ۱۱ نفر دیگر در پی حوادث و اتفاقات ذکر شده مصدوم شده‌اند.

اعتراضات کارگری در ایران وروز جهانی کارگر

  در آستانه روز جهانی کارگر، جامعه بزرگ کارگری ایران با بحران عمیق و بی‌سابقه معیشتی روبروست؛ بالا رفتن شمار اعتراضات و اعتصابات کارگری و گسترش و تداوم آنها در سال‌های گذشته، گواه آشکاری از عمیق‌تر شدن بحران‌های جامعه کارگری و ناکارآمدی حکومت در رفع این بحران‌ها است. آنچه بسیاری از اعتراضات و اعتصابات کارگری در سال‌های پیش را با موارد مشابه آن در گذشته متفاوت کرده است، تبدیل بسیاری از تجمعات پراکنده کارگری به اعتراضات و اعتصابات سراسری و گسترده و سازمان‌یافته در سراسر ایران است. پیوستگی و مداومت کارگران در مطالبه حقوق خود و هم‌راستا شدن این پیوستگی با تجمعات گسترده و سازمان‌یافته بازنشستگان کشور با وجود شیوع ویروس کرونا در یک سال و چندماه گذشته، ضرورت توجه ویژه به مصائب جامعه کارگری ایران را بیشتر از هر زمان دیگری کرده است . با این‌وجود، مقامات تصمیم‌گیرنده و سیاست‌گذار در حوزه کارگری نه تنها صدای فریاد بلند و مداوم اعتراضات کارگران را نشنیده می‌گیرند، بلکه با اصرار بر برخوردهای قضایی و امنیتی با کارگران معترض و فعالان حقوق کارگری، عرصه را بر آنان تنگ‌تر کرده است. سازمانهای کارگر